مجاز : کلمه ای است که در معنای غیر حقیقی و غیر واقعی خودش به کار می رود .
حالت اول مجاز : اگر در عبارت ها مکانی داده شود و منظور افراد آن مکان باشد ، مجاز داریم
یکی دشت با دیدگان پر زخون ................................ که تا او کی آید ز آتش برون
در این مثال منظور از دشت افراد دشت است و مجاز دارد
حالت دوم مجاز : اعضای وجودی انسان معمولاً در شعرها و نوشته ها مجاز دارند
برو هر چه می بایدت پیش گیر .................................. سرِ ما نداری ، سرِ خویش گیر
در این مثال منظور از واژه ی سر در مصرع دوم قصد است و مجاز دارد
حالت سوم مجاز : اگر نام شاعر یا نویسنده ای در عبارت بیاید و منظور آثار آن نویسنده یا شاعر باشد ، در این حالت نیز مجاز داریم
از لحاظ آشنایی با ادبیات ، سعدی برای من به منزله ی شیر آغوز بود برای طفل
در این مثال ، منظور از سعدی آثار سعدی است و مجاز دارد
حالت چهارم مجاز : تناسب و یا مراعات نظیرهایی که پشت هم ذکر می شوند هم مجاز دارند
لب و دندان سنایی ، همه توحید تو گوید ................................... مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی
در این مثال ، عبارت لب و دندان مجاز از کل وجود است
نکات :
حالت چهارم استثنا دارد
اگر بین کلماتی که با هم تناسب دارند ، فاصله ای بیفتد مجاز قابل قبول نیست
حالت دوم مجاز چند استثنا دارد
1- منظور از واژه ی دست درون عبارت ، اگر قدرت و اختیار باشد مجاز وجود دارد
2- منظور از زبان اگر سخن باشد مجاز دارد
3- منظور از گوش اگر وسیله ای برای شنیدن یا اگر منظور انسان صاحب گوش باشد مجاز دارد
4- منظور از چشم اگر دیدگاه باشد مجاز دارد
موٌلف : رضا اشرفی
مهرماه 1394
ارسال انتقاد یا پیشنهاد
تشکر کردن از نویسنده
بحث و گفتگو به معنای این نیست که تکلایف خانگی جواب داده شوند.